هنگامکی یک زلزله به بزرگی ۶.۱ درجه ریشتر در ماه جون افغانستان را تکان داد، آسیب پذیریهای طولانی مدت بشمول موجودیت شکستگیهای فعال منطقوی، ساخت وساز سنتی خانهها و منازل مسکونی، و فقدان تطبیق کودهای ساختمانی دوباره اشکار شد.
ذکریا شنیزی، دکتورا.، پوهنتون پولیتخنیک کابل و کالج سنت جان- پوهنتون آکسفورد
مرتضی طالبیان، دکتورا.، انستیتیوت تحقیقاتی علوم زمینی- سروی جیولوجیکی ایران
سوتیریس والکانوتیس، دکتورا.، پوهنتون دموکریتوس تراس
ریچارد واکر، دکتورا.، پوهنتون آکسفورد
مأخذ (اقتباس):
شنیزی، ذ.، طالبیان، م.، والکونوتیس، س.، او واکر، ر.، ۲۰۲۲، عوامل متعددی جوامع افغانی را در برابر زلزله ها آسیب پذیر می سازد، تیمبلور، http://doi.org/10.32858/temblor.266
زلزله ای به بزرگی ۶.۱ درجه ریشتر در اوایل صبح مورخ ۲۲ جون سال ۲۰۲۲ مرز افغانستان و پاکستان را به لرزه در آورد. اگرچه شدت زلزله نسبتاً متوسط بود، اما این زلزله منازل مسکونی در برخی از ولسوالی های ولایت های پکتیکا و خوست در جنوب شرق افغانستان را ویران کرده و بیش از ۱۰۵۰ تن کشته و حدود ۳۰۰۰ تن زخمی بجا گذاشت. سه هفته بعد از زلزله ماه جون، به تاریخ ۱۸ جولای، پس لرزه ای به بزرگی ۵.۱ درجه ریشتر دوباره منطقه را به لرزه در آورد.
در این ساحات خسارات مالی و تلفات هنگفت جانی توسط زلزلهها ناشی از موقعیت جغرافیایی، اقتصاد ضعیف منطقوی و استفاده وسیع از شیوههای سنتی گِل و خشت در اعمار منازل بوده است.
منطقه فعال زلزلوی (سایزمیکی)
افغانستان یکی از زلزلهخیزترین مناطق بین قاره ای در جهان است. این کشور در لبه پلیت (صفحه) تکتونیکی یوروشیا قرار دارد. زلزله ها در این منطقه به دلیل تصادم آهسته پلیت تکتونیکی هند و یوروشیا بوجود می آیند. سرعت پلیت هند به سمت شمال چهل ملی متر (یک و نیم انچ) در سال تثبیت گردیده که در قسمت شرقی افغانستان و بخشهای از پاکستان حرکت میکند و باعث شکستگی های فعال نوع لغزنده سمت چپ (left-lateral strike slip) شده که در نتیجه احجار (سنگهای) واقع دو طرف شکستگی به طرف چپ حرکت می کنند. فشردگی بین صفحات تکتونیکی منجر به کوتاه شدن (ضخیم شدن) قشر زمین در امتداد شکستگیهای ترست (thrust faults) در محدوده چین خوردگیهای کوهای سلیمان و سلسله کوهای نمکی (Salt ranges) میشود.
نقشه ساده شده تکتونیکی چین خوردګي ها و شکتستگی های نوع ترس (folds and thrust faults) کوه سلیمان بالای تصویری ایزری (ESRI). نقشه توسط ذکریا شنیزی تهیه شده است.
شکستگی های فعال به شکل گسترده تری در سراسر افغانستان توزیع شده است: بخش شمالی کشور در فرورفتگی افغان-تاجک موقعیت دارد که یک فرورفتگی بزرگ در ارتفاع کم از سطح بحر است که توسط قله های یخبندان مرتفع احاطه شده و با رسوباتی به ضخامت چندین کیلومتر پوشانیده و توسط شکستگیهای متعدد زلزلوی قطع شده است. بخش دیگر، شکستگی هرات است که در سراسر کشور و تقریباً تا قسمت سرحدی ایران امتداد دارد. در شرق افغانستان، شکستگیهای فعال باعث بوجود آمدن سلسله کوها های بزرگ هندوکش و پامیر و همچنین کمربندهای وسیع مناطق کوهستانی با ارتفاع نسبتاً پایینتر شده و همچنین حوزههای رسوبی کم ارتفاع را احاطه و در هم بافته شده است.
نفوس دهاتی در سراسر مناطق کوهستانی پراگنده است. این حوزهها با داشتن زمینهای زراعتی و تغذیه شونده از آب کوههای مرتفع اطراف، تراکم بیشتری از جمعیت از جمله مراکز بزرگ مانند کابل را احتوا می کند.
شکستگیها شرق افغانستان را جدا می کند
بزرگی (magnitude)، موقعیت و میکانیزم مرکزی (focal mechanism) زلزله ماه جون سال ۲۰۲۲ توسط شبکه های سایزمیکی در سراسر جهان محاسبه شده است. امواج سنجی رادار ماهواره ای (Satellite radar interferometry) یکی از روش های سنجش از راه دور است که تصاویر گرفته شده از یک ماهواره (ستلایت) را طی یک دوره زمانی با هم مقایسه کرده و اندازه گیری های دقیق از جابجایی زمین در جریان زلزله را در دسترس قرار می دهد. با در نظرداشت این معلومات، لغزش (حرکت) احتمالاً روی یکی از شکستگی های نوع لغزندهای سمت چپ (left-lateral strike slip) به جهت تقریباً شمال-جنوب رخ داده است که مرکز زلزله به فاصله دو کیلومتر (۱.۲ مایل) در غرب و موازی به دیوار معلق (hanging wall )، سیستم شکستگی ترست (thrust) شمال وزیرستان-بنو قرارد دارد که در آن رسوبات دوره سومی (پالیوجن) و چهارمی (کواترنری) بشکل قابل ملاحظه چین خورده شده است.
میکانیزم کانونی (Focal mechanism)، مرکز زلزله(epicenter) ، توزیع لغزش زمین و جابجایی های خط دید (LOS) اندازه گیری شده از InSAR. لغزش کم عمق (زلزله) در امتداد یک شکستگی نوع لغزشی (strike slip) در دو کیلومتری دیوار آویزان (hanging wall) شکستگیهای نوع ترست وزیرستان شمالی– بنو (thrust fault system) و در امتداد حاشیه شرقی جابجایی های LOS سرخ رنگ رخ میدهد. لغزش های زمینی (نقاط سیاه و نارنجی) در اطراف همین شکستگی که حرکت کرده، جمع شده اند. نقشه تهیه شده توسط سوتیریس والکانوتس با استفاده از داده های آژانس فضایی اروپا و نشان دادن مکانیزم کانونی و مرکز زلزله از GFZ (مرکز تحقیقاتی علوم زمینی آلمان، پوتسدام).
این زلزله از اثر برخورد پلیت هند به سمت شمال به یوریشیا رخ داده است. برجسته ترین ساختار در این زون همانا شکستگی چمن است که از سواحل ماکران (Makran coast) پاکستان شروع و تا هندوکش در شمال شرق افغانستان امتداد دارد. همانطوریکه زلزله های اخیر افغانستان نشان می دهد، هرچند این شکستگی برجسته است، اما بخشی از یک منطقه وسیع را تغییر شکل داده که در آن شکستگی های زیادی با موقعیت گسترده و بعضاً نقشه برداری ناشده وجود دارد که اینها باعث بوجود آوردن زلزله های بزرگ و خسارت مالی و تلفات جانی قابل ملاحظه شده می توانند.
نقشه ساحوی افغانستان و منطقه. AMF، شکستگی البرز مارمول؛ AF، شکستگی اندراب؛ BTF، شکستگی بند ترکستان؛ CBF، شکستگی بدخشان مرکزی؛ CF، شکستگی چمن؛ DMF، شکستگی دوسي میرزاولنگ؛ GF، شکستگی گردیز; HF، شکستگی هرات; KF، شکستگی کنر؛ MF، شکستگی مقر؛ PF، شکستگی پنجشیر؛ و SGF، شکستگی سپین غر. ستارههای زرد با اعداد موقعیت زلزله ها را نشان می دهند. 1) زلزله تخار در سال ۱۹۹۸، 2) در سال ۲۰۰۲ زلزله نهرین؛ 3) در سال ۱۵۰۵ زلزله کابل؛ 4) زلزله پکتیکا در سال 2022 ماه جون؛ 5) در سال ۱۹۳۵ زلزله کویته؛ 6) در سال ۲۰۰۳ میلادی زلزله بم، 7) در سال ۱۸۸۷ زلزله طبس. نقشه تهیه شده توسط ذکریا شنیزی
خسارت قابل ملاحظه، اما یک اتفاق معمولی
تلفات بزرگ جانی و خسارات وسیع مالی ناشی از زلزله متوسط به مقیاس۶.۱ درجه ریشتر ماه جون سال ۲۰۲۲ در مقایسه با زلزلههای دیگر در سراسر جهان تعجب آور است. معمولاً زلزلههایی با این بزرگی و عمق تخریب کمتری دارند.
اثار مخروبه های یک ساختمان پس از زلزله مورخ ۲۲ جون ۲۰۲۲ در ولایت پکتیکا، ولسوالی گیان قریه آستون گالی. عکس از حمیدالله واعظی، اجازه انتشار عکس اخذ شده است.
رویداد ماه جون تنها یکی از جمله زلزلههای مخربی است که کشور را تحت تاثیر قراد داده و تلفات مالی و جانی قابل توجهی به دنبال داشته است. در بیست و چهار سال گذشته بیش از ۱۵۰۰۰ نفر در چنین رویدادهای طبیعی کشته شده اند. زلزله های متوسط تا بزرگ مانند زلزله تخار با بزرگی ۶.۵ درجه ریشتر در سال ۱۹۹۸ و زلزله نهرین با قدرت ۶.۱ درجه ریشتر در سال ۲۰۰۲ به طور جداگانه جان هزاران نفر را گرفت.
حالات مشابهی در بخشهای بزرگی از قاره آسیا وجود دارد، جایی که تصادم پلیتهای هند و عربستان با صفحه تکتونیکی یوریشیا باعث فعال شدن کمربند شکستگیهای شده که از دریای مدیترانه تا کشور چین امتداد دارند و بدین ترتیب چندین عامل با هم یکجا شده و آسیبپذیری مردم را افزایش می دهند. وقوع زلزلهها در ایران مانند زلزله بم در سال ۲۰۰۳، زلزله رودبار در سال ۱۹۹۰، زلزله طبس در سال ۱۹۷۸ و زلزله دشت بیاض در سال ۱۹۶۹ قدرت خرابی را نشان می دهد. به طور مثال زلزله طبس با مگنیتود ۷.۳ باعث کشته شدن ۸۵ درصد از کل نفوس این منطقه دهاتی در شرق کشور شد.
تخریبات یک قریه در نزدیکی طبس که در زلزله (Mw 7.3) مورخ ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۸، خالی از مردم شد. تنها تعداد کمی از خانه ها در ۲۵ سال گذشته بین وقوع این زلزله الی تاریخ عکس بازسازی شده اند. عکس از ریچارد واکر
عوامل آسیب پذیری مردم چیست؟
واضح است که یکی از عواملی که منجر به افزایش آسیب پذیری می شود موجودیت گسترده شکستگیهای فعال در منطقه است. اگر چه تعداد کمی از شکستگیهای بزرگ مانند شکستگی چمن در افغانستان یا شکستگی اصلی کوپه داغ در کشور ترکمنستان با سرعتی در حدود یک سانتی متر در سال حرکت دارد، اما سایر شکستگی ها در منطقه آهستهتر میلغزند. فاصله زمانی تکرار مجدد زلزلهها در هر منطقه ممکن است هزاران سال باشد که بدین اساس این تکان ها در تاریخ امروزی رخ نداده اند و به ندرت در ذهن و خاطرات فرهنگی مردم محلی و رهبران مدنی باقی می ماند. عدم آگاهی در این قسمت ممکن برای جامعه ایکه آماده نباشد فاجعه بار باشد، زیرا این احتمال می رود که مردم آگاهی کامل در مورد حفاظت خویش در جریان زلزله نداشته باشند.
تصویری از کابل که خانه های خشتی و گلی را نشان می دهد که در دامنه های میلان تند کوه ساخته شده اند. عکس از ذکریا شنیزی
نوعیت ساخت و ساز خانه ها و بلندمنزل ها دومین عامل مهم در آسیب پذیری جمعیت دهاتی است. در بسیاری از کشورهای آسیایی، ساخت و ساز گِل و خشتی تقویت ناشده با روش های محلی در قریه جات و مناطق دور افتاده دهاتی رایج است. خانهها و ساختمانهای دیگر شامل یک سقف ضخیم مسطح یا گنبدی از گل خشک شده است که توسط چوب (سرتاق) بر روی دیوارهایی گلی قرار دارد یا در مورد خانه های اخیراً آسیب دیده در افغانستان، از بلوکهای سنگی که با گل خشک شده با هم چسپانده شده اند.
این روش ساختمانی با شرایط اقلیمی منطقه مناسب می باشد زیرا این نوع خانهها عایق در برابر گرما و سرمای شدید ایجاد نموده و همچنان از مواد ارزان و محلی استفاده شده می تواند. با این حال، این منازل مسکونی به آسانی در مقابل نیروی های زلزله تخریب شده و فرو ریختن دیوار های سنگین و سقف، تلفات جانی سنگین و خسارات مالی گسترده را بوجود آورده می تواند.
خرابی ساختمان از زلزله ۱۹۹۷ زیرکوه، شرق ایران. این عکس پنج سال بعد از زلزله گرفته شده است، توجه داشته باشید که چگونه ساختمان ها (سمت چپ) با استفاده از مواد و روش های مشابه با سازه های ویران شده قبل از زلزله (سمت راست) ساخته شده اند. عکس از ریچارد واکر
محیط زیست منطقه نیز نقش زیادی در آسیب پذیری دارد. جمعیت بسیاری از کشورهای آسیایی در حاشیه های باریک بین دشت ها و کوه ها زندگی میکنند که فرصتهای سکونت و کشاورزی را فراهم می سازد و از جانب دیگر راه های مواصلاتی برای مهاجرت و تجارت نیز از این طریق فراهم می گردد. این در حالیست که حاشیه های اکثر کوه ها توسط شکستگیهای فعال بوجود آمده و تشکیل شده است. بدین اساس مردم در مجاورت با خطر قرار می گیرند. در کنار شکستگیهای فعال، چشمهها منبع اصلی آب هستند و زندگی را در مناطق غیر مسکونی فراهم می سازند. سطح بلند آب های زیرزمینی در لبههای کوه و تپهها نیز می تواند آب را از طریق شبکههای چاهها یا کاریز (نوعی کانال زیرزمینی) فراهم سازد. اما موقعیت نزدیک به شکستگیهای فعال، هنگامی که با روشهای سنتی ساختمانی یکجا میشود، قریهها و مناطق روستایی اطراف شان را آسیب پذیر زلزلهها و حتی زلزلههای متوسط و محلی میکند.
کاهش خطرات زلزله
تداوم وقعوع زلزلههای مخرب در افغانستان و منطقه نیاز فوری به طراحی و اجرای ستراتیژی های کاهش خسارات ناشی از خطرات زلزله دیده می شود. شهرهای بزرگ و مراکز شهری به سرعت در حال گسترش هستند و سکونت گاههای قدیمی از گِل و خشت سنتی با بلاکهای بلند آپارتمانی جایگزین شدهاند. به طور مثال، کابل یک حوزه ای باریک کشیده از شمال به جنوب است که توسط شکستگیها احاطه شده است. این یک شهر تاریخی است که دراینجا در سالهای ۱۵۰۵ و ۱۸۹۱ زلزلههای بزرگ ثبت شده است، اما نفوس و زیربناهای شهری آن از ۵۰۰۰۰۰ نفر به بیش از ۳ میلیون طی دهه های گذشته افزایش یافته است. کویته – در امتداد جنوب شکستگی چمن در پاکستان – در سال ۱۹۳۵ متحمل یک زلزله بزرگ به مقیاس ۷.۷ درجه ریشتر شد. سوابق تاریخی، خسارات زلزلهها در سایر مناطق افغانستان از جمله شهرهای هرات، مزار شریف و قندهار را نشان میدهد.
هیچ راه سریع و آسان برای ایجاد تاب آوری در مناطقی مانند ساحات آسیب دیده در زلزله ماه جون وجود ندارد و تلاشهای مؤثر برای کاهش خطر برای نفوس آینده احتمالاً شامل محدودهای گستردهای از رشته ها است که با هم یکجا کار میکنند. تجزیه و تحلیل های زمین شناسی، جیوفیزیکی و تاریخی برای توسعه آرشیف رویدادهای گذشته مورد نیاز است تا در شناسایی شکستگیهای فعال کمک نموده و اطمینان از توسعه شهری و توسعه زیربناها بر اساس بهترین دانش باید حاصل گردد.
انجنیری نقش مهمی با طراحی ستراتیژی های ساده برای ساخت و ساز با مواد و نقشه های سنتی ایفا میکند. اما موفقیت هر برنامه در نهایت توانایی در قانع کردن مردم است تا به آنها فهمانده شود که برای کاهش خطرات و خسارات، باید خطرات شناسایی گردیده و روش های ساخت و ساز بهبود یابند. این کار به نوبه خود تنها در صورتی امکان پذیر است که چارچوبهای برنامه برای اجرای آنها و با حمایت مالی در محل وجود داشته باشد.
در چند دهه گذشته، دانشمندان ایرانی تلاش کرده اند تا دولت و پارلمان را قانع کنند که با رشد شهرها خطر زلزله در حال افزایش است. همکاری بین دانشمندان و پالیسی سازان ایرانی در حال حاضر منجر به توسعه قانون کودهای ساختمانی شده است که هر پنج سال یکبار برای بهبود تاب آوری ساختمان در مقابل زلزله مورد بازنگری قرار می گیرند. انتظار می رود آخرین نسخه این قانون در سال ۲۰۲۳ چاپ گردیده و شامل معلومات و دانش جدید در مورد منابع زلزله و شکستگیهای فعال باشد.
در شهرها، در نظر گرفتن و رعایت کردن چنین کود های ساختمانی بر عهده سازندگان و معماران است. در مناطق دور و روستایی وضعیت کاملاً متفاوت است، زیرا ساختن یک ساختمان مقاوم در برابر زلزله علاوه بر حمایت مالی نیازمند قانون گذاری است. در مناطق دور افتاده ایران، این نوع حمایت از طریق کمک های بلاعوض و قرضه های بلندمدت از طرف دولت صورت گرفته که مشروط به رعایت و در نظرگرفتن معیار های طراحی شده و پلان رهنمودی دهات توسط سازندگان است. بسیاری از قریهجات با ساختمانهای خشتی آسیب پذیر در برابر زلزله هنوز وجود دارند، اما این تلاش ها به تدریج وضعیت را بهبود می بخشد.
در افغانستان در سال ۲۰۱۲ دستورالعمل های طراحی (دیزاین) مقاومت منازل مسکونی و بلندمنزل ها در برابر زلزله با کود های رسمی ساختمانی جایگزین شد. همانند ایران، ساخت ساختمانهای مقاوم نه تنها به یک کود ضرورت دارد، بلکه به تطبیق موثر و حمایت مالی نیز نیاز دارد. بسیاری از پیشرفتها در ایران بلافاصله پس از وقوع رویدادهای زلزله در دهه گذشته، قبل از اینکه اولویتهای دولتی به نگرانیهای دیگر تبدیل شود، صورت گرفت. ما امیدواریم که یکی از جنبه های مثبت زلزله اخیر در افغانستان منجر به توجه به افزایش تاب آوری ساختمان ها در دراز مدت گردد.
تصدیق
در نوشتن این مقاله به ویژه مدیون کار و نظریات نیکلاس امبراسیز (1929-2012)، مانوئل بربریان و جیمز جکسون هستیم.
برای معلومات بیشتر
برای کسانی که مایل به کسب معلومات بیشتر در مورد خطرات زلزله در قاره آسیا هستند، “تاریخ زلزلههای ایرانی” (انتشارات پوهنتون کمبریج) و “زلزلهها در افغانستان” (مقالات تحقیقات زلزله شناسی، 74، 2003) توسط امبراسیز و نویسندگان همکار را سفارش می کنیم. ما همچنین آثاری از بربریان و ییتس از جمله «تهران: بمب ساعتی زلزله» (در مقاله خاص GSA 525)، و مقالات «کشش کشنده: زندگی با زلزله، تبدیل دهات به شهرهای بزرگ، و آسیبپذیری زلزله در عصر امروزی» توسط جیمز جکسون (10.1098/rsta.2006.1805) و «خطر زلزلهای نامعلوم» توسط فیلیپ انگلستان و جیمز جکسون (10.1038/ngeo1168) را سفارش می کنیم.
- Did the 2024 magnitude 7.0 Cape Mendocino earthquake trigger aftershocks on the San Andreas? - December 11, 2024
- Costa Rica’s digital earthquake catalog quashes a common misconception - November 15, 2024
- Earthquake early warnings can help hospitals — if they’re prepared - October 25, 2024